کد مطلب: ۳۷۱۸۰۵
۱۳ آذر ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۱

آیا شروع عصری تازه نرسیده است؟

آیا زمان یک وداع نهایی با این مربی پرتغالی و رویکرد به اندیشه‌ها و طرح‌هایی تازه‌تر و به واقع پرشهامت‌تر شدن و تهاجمی و ریسکی بازی کردن و پرهیز از دفاع مطلق و احتیاط‌های مفرط و ناامید کنند و شروع عصری تازه برای فوتبال‌مان نرسیده است؟

به گزارش مجله خبری نگار، تیم ملی فوتبال ایران از زمان بازگشت کارلوس کی‌روش ۷ دیدار دوستانه و رسمی برگزار کرده که حاصل آن ۳ برد، ۳ باخت و یک تساوی بوده است.

این مربی ۶۹ ساله پرتغالی که تیم ملی را از دراگان اسکوچیچ کروات (طراح و مجری صعود مقتدرانه یوز‌ها به مرحله نهایی جام جهانی بیست و دوم) تحویل گرفت، ابتدا در چهار دیدار تدارکاتی در مهر و آبان ماه پای در میدان نهاد و تیم ملی با هدایت وی در خاک اتریش با نتیجه صفر-۱ بر اروگوئه فائق آمد و سپس با سنگال ۱-۱ مساوی کرد. ملی‌پوشان فوتبال ایران در دیدار بعدی خود در ورزشگاه آزادی صفر-۱ بر نیکاراگوئه غلبه کردند و بعد از آن در شهر دوحه قطر و پشت در‌های بسته با نتیجه صفر-۲ تسلیم تونس شدند. در جام جهانی ۲۰۲۲ نیز همانطور که خوانندگان این سطور کاملاً مستحضرند ایران ابتدا ۲-۶ به انگلیس باخت، در بازی بعدی‌اش ولز را صفر-۲ شکست داد و سرانجام با نتیجه صفر-۱ مغلوب تیم امریکا شد تا با اکتفا به رتبه سوم در میان چهار تیم حاضر در گروه دوم از صعود بازبماند.

در ۷ دیداری که کی‌روش از شهریور تا آذرماه روی نیمکت ایران نشست، به سبب رویکرد‌های بیش از حد تدافعی و محتاطانه وی فقط هفت گل به رقبای خود زدیم که معدل نازل و معمولی یک گل در هر بازی را به دست می‌دهد.

از سه برد مورد بحث یکی که با نتیجه صفر-۱ مقابل نیکاراگوئه به دست آمد، فاقد هرگونه ارزش فنی بود و اعتباری را موجب نشد، زیرا برابر تیمی حاصل شد که در رنکینگ اخیر فیفا تنها در رده صد و چهل و چهارم دنیا جای دارد، ولی پیروزی صفر-۱ مقابل اروگوئه در یک بازی دوستانه و صفر-۲ در برابر ولز ارزش زیادی داشتند، زیرا اروگوئه یکی از ۳۰ تیم اول جهان در اکثر اوقات برشمرده شده و غلبه بر ولز هم به سبب به ثبت رسیدن در صحنه جام جهانی از ارزش فراوانی برخوردار بود.

تساوی با سنگال در دیگر مسابقه تدارکاتی‌مان نیز به دلیل قهرمان شدن این تیم در رقابت‌های سال ۲۰۲۲ جام ملت‌های آفریقا دستاوردی قابل توجه بود. با این حال تمامی دلایل و فلسفه‌ای که باعث بازگرداندن کی‌روش به ایران و سپردن مجدد زمام هدایت یوز‌ها به وی شد، با نتایج مورد بحث و با اتفاقاتی که در این مسابقات دیدیم زیر سؤال رفته و ادله رجعت وی سیاستی سست و شکست خورده جلوه کرده است.

تاج که پس از یک دوری تقریباً سه ساله از نو رئیس فدراسیون شده بود، این باور و دفاعیه را داشت که با انتصاب مجدد کی‌روش تیم ملی در آوردگاه قطر مربی مقتدرتری خواهد داشت و او بهتر از اسکوچیچ می‌تواند اعتبار تیم ملی را حفظ کند و نتایج آبرومندانه‌ای بگیرد، اما نتایج حاصله در قطر خلاف این را نشان داد و بخصوص شکست سنگین برابر انگلیس بسیاری از چیز‌ها را بر باد داد و نظر‌های مثبت موجود به ما و فوتبال‌مان را نفی و محو کرد. حتی اگر تاج در استمرار همان سیاست‌های شکست خورده بخواهد کی‌روش را باز هم نگه دارد، باید از جامعه فوتبال، مردمان منصف و از هر کارشناس و فرد دلسوزی این سؤال بدیهی و عقلایی را کرد که با کدامین آمار و ارقام و عملکرد مثبت در ماه‌های اخیر قصد انجام چنین کاری را دارند.

آیا زمان یک وداع نهایی با این مربی پرتغالی و رویکرد به اندیشه‌ها و طرح‌هایی تازه‌تر و به واقع پرشهامت‌تر شدن و تهاجمی و ریسکی بازی کردن و پرهیز از دفاع مطلق و احتیاط‌های مفرط و ناامید کنند و شروع عصری تازه برای فوتبال‌مان نرسیده است؟

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر